نقش باور “احساس لیاقت ثروتمند بودن” در موفقیت مالی
سوال
مشکلی که مدتهای مدیدی درگیرش هستم این است که هر گاه من موفقیتی در شغلم و کلاً در زندگیم کسب میکنم، بعدش با مشکلی مواجه میشوم و براحتی زمین میخورم و آثار آن موفقیت از بین میرود، مثلاً در شرکتی استخدام میشوم و سمت خوب و درآمد خوبی هم دارم، مدتی که میگذرد و من از درآمدم علاوه بر خرج خانه، پس انداز هم میکنم و مثلاً طلا و سهام و … میخرم . مدتی که میگذرد همه اینا رو از دست میدهم و خرج میکنم و جیب و حسابم خالی میشود . حتی در بعضی از موارد لوازم خانه ( کامپیوتر، یخچال، تلویزیون، آبگرمکن و … ) بصورت غیر عادی خراب میشوند و به این صورت خرج روی دستم می افتد و جیبم خالی میشود .
یادم میاد زمانی که قرض زیادی داشتم تو یه شرکت بسیار بسیار معتبر با حقوقی عالی استخدام شدم . یک سال پس از اینکه قرضهایم را پرداختم و دیگر حقوقم داشت پس انداز میشد به فکر خرید خانه افتادم و رفتم دو دستگاه آپارتمان و یک قطعه زمین بصورت پیش فروش خریدم و ماهیانه وقتی از درآمدم اقساط سنگین اینها را پرداخت میکردم خیلی احساس راحتی میکردم و بعد از سالها همه آنها کلاهبرداری از آب در آمد و هنوز حتی یک ریال هم دستم را نگرفته است در صورتی که حساب کردم اگر با این پول من سکه خریده بودم الان حدود سه میلیارد تومان سرمایه داشتم .
نمیدانم با اینکه درآمدم عالی است و ولخرج هم نیستم، چرا همیشه مجبورم با جیب خالی به سفر بروم؟
حتی سهامی که میخرم، ابتدا بسیار عالی بالا میرود ولی پس از مدتی به اشکال مختلف شرکتهای مربوطه ورشکست میشوند و ارزش سهامم بشدت نزول پیدا میکند و خریداری ندارد .
یا اینکه وقتی پول زیادی در حساب بانکی ام دارم، به بهانه های واهی کارم را ترک می کنم ( حتی با سمت های مدیریتی در شرکت های بسیار معتبر و حقوق عالی ) و پس از مدتها بیکاری، تمامی آنچه پس انداز کرده ام ( طلا، سکه، سهام و … ) خریده ام را خرج می کنم و مجددا محتاج و بدهکار شده و مجددا سر کار می روم…
میخواستم بدام پاشنه آشیل من چیست و کدام باور من اشتباه است که اینگونه زمین میخورم.
راه کار مسئه ی من، کدام محصول استاد است و روی کدام یک از باورهایم باید کار کنم تا در مدار صحیح و زندگی خوب برای خودم و همسرم و فرزندانم قرار بگیرم .
پاسخ :
سلام دوست گرامی
اگر فایل استاد با نام، ” تئوری سطل آب” را گوش داده باشی، می دانی اینها نشانههایی است که به شما میگوید، قطر سطلتان بزرگ اما عمق آن بسیار کم است. به همین دلیل، نتایجتان بسیار موقتی است. ممکن است دلیل این اتفاق، چندین باور محدود کننده باشد که تمامی این مسائل، هم از روش شناسایی باور محدود کننده و هم طریق ایجاد باور قدرتمند کنندهاش، در دوره روانشناسی ثروت1 مفصلاً آموزش داده شده است.
اما عمدهترین دلیل این اتفاق، باور محدود کنندهای به نام “احساس عدم لیاقت داشتن ثروت” است
تنها راه از بین بردن این باور، ایجاد باور “احساس لیاقت ثروتمند بودن” است. به همین دلیل ساختن این باور، یکی از مأموریتهای اساسی دوره روانشناسی ثروت1 است.
اگر استاد عباس منش در این دوره، به ساختن این باور تاکید بسیار زیاد دارد، به این دلیل است که سرچشمه مشکلات مالی افراد، آنهم با وجود تلاش بسیار یا توانایی در ساختن ثروت، از نداشتن باور “احساس لیاقت ثروتمند بودن”، آب میخورد.
استاد عباس منش، ساختن این باور را در کنار باورهای اساسیای مثل: باور فراوانی و باور اینکه “هرچه ثروتمندتر باشیم، نزد خداوند نیز محبوبتر خواهیم بود”، دلیل اصلی رسیدن به استقلال مالی میداند.
زیرا باور احساس لیاقت ثروت، نقشی اساسی در ایجاد موفقیت مالی پایدار دارد. اگر خود را لایق و شایسته ثروتی که ساختهایم ندانیم، حتی اگر به خاطر سایر باورهای قدرتمند کنندهای که در خود ساختهایم، موفقیت مالی وارد زندگیمان شود، این باور موجب میشود، آن موفقیتها به شکلی باورنکردنی از بین بروند.
در عوض، ساختن همین چند باور قدرتمند کننده، نه تنها هزاران باور محدود کنندهی دیگر را خود به خود محو میکند، بلکه درهایی از نعمت و برکت را به زندگی فرد باز میکند.
تقریباً اکثر افراد میتوانند نشانههای باور احساس عدم لیاقت را در رفتارشان مشاده کنند
فردی با این باور، از طرفی دوست دارد ثروتمند باشند اما از طرف دیگر، احساس لیاقت داشتن این ثروت را ندارد، بنابراین به دنبال دلیلی میگردد تا بتواند به خودش یا دیگران توضیح دهد که این موفقیت یا ثروت حقش بوده:
مثل سخت کارکردن
مرخصی نرفتن
سفر نرفتن
دوری کردن از تفریح و لذت
ساعات کاری زیاد و…
برای همین است که ما معمولاً در مصاحبههای افراد موفق، همیشه صحبت از تحمل سختیهای بسیار، را میشنویم. فردی با این باور، اگر نتواند خودش را موجه برای داشتن این موفقیت بداند و احساس لیاقت دربارهاش ندشته باشد، نمیتواند با موفقیت که کسب نموده، راحت باشد. مثلاً اگر به خاطر سایر باورهای قدرتمند کنندهاش، کاری راحت و پردرآمد دارد که به او این امکان را داده تا به راحتی بتواند صاحب خانه بشود، پس انداز داشته باشد و …، در حالیکه دیگران با وجود تلاش بسیار، حتی از عهده مخارج اولیهشان نیز بر نمیآیند، احساس گناه یا عدم لیاقت داشتن این موفقیت او را از تجربه لذت بار میدارد و به نحوی ناخودآگاه او، برای رهایی فرد از این رنج، کاری میکند تا موفقیت به دست آمده، بر باد برود.
رفتار شما برای ترک شغلتان، هدایت به سرمایه گذاریهای شکست خورده یا برخورد با افراد کلاهبردار و … میتواند نشانههایی مخفی از باور عدم لیاقت داشتن ثروت، باشد.
البته اگر خودتان را مرور کنید، ممکن است نشانههای دیگری نیز بیابید که به درستی متوجه این باور محدود کننده میشوید
یقیناً، این باور نه تنها مانع ورود موفقیتهای بسیاری به زندگی میشود، بلکه حتی اگر به موفقیتی هم رسیده باشی، این باور کاری میکند که آن هم از دست برود…
بخاطر باور عدم لیاقت داشتن ثروت، همیشه یا در یک قدمی موفقیت همه چیز را از دست میدهی یا حتی اگر اوضاع خوب پیش برود، دوام زیادی نخواهد داشت و دوباره به شکل هزینههای غیر منتظره و یا موضوعات عجیبتر، آن موفقیت و ثروت بار و بنهاش را از زندگیات جمع میکند.
وقتی در دوره روانشناسی ثروت1، با باور احساس لیاقتِ داشتن ثروت، مواجه میشوی و توضیحات استاد درباره نقشی که این باور نه تنها در کسب موفقیت مالی بلکه، در حفظ و دوام استقلال مالیای که ساختهایم را میشنوی، به وضوح معمای شکستهای پی درپی در مورد سرمایه گذاریها و از بین رفتن موفقیتهایی که کسب نموده بود، پس اندازهایت و… برایتان حل میشود.
به وضوح درک میکنی که تاکنون این باور مانع ورودِ چه نعمتهایی به زندگیات شده و شما را از چه تجاربِ نابی باز داشته است و نیز چه نعمتهایی را از تو گرفته و مهم تراز همه اینکه این باور چقدر چموش و مخفی است.
پس تنها راه، ساختن باور احساس لیاقت داشتن ثروت است و هر آنچه که در این باره لازم داری، در دوره روانشناسی ثروت1 آمده است.
دیدگاهتان را بنویسید